دریاچه خضر نبی نوشهر

 دریاچه خضر نبی در ارتفاعات جنوب شهرستان نوشهر و در جنوب روستای ییلاقی نیمور واقع شده است. مسیر دسترسی به آن نیز از چالوس اغاز و وارد جاده کندوان میشود. در کیلومتر ۲۵ کرج به چالوس به دوراهی کجور می‌رسد، پس از عبور از پل رودخانه چالوس رود به جاده آسفالته کجور که به طرف شرق کشیده شده و طی مسافت 40 کیلو متر و قبل از رسیدن به آبادی پول مرکز بخش کجوربه دو راهی  خاکی و جاده روستای نیمور می‌رسد که در جانب شمالی جاده آسفالته از مسیر اصلی جدا شده و باسیری پرشیب و کوهستانی و  مارپیچ های فراوان و زیبا به روستای نیمور ختم می‌شود، دریاچه از روستا میخور نیز با پای پیاده و به صورت کوه  پیمای تقریبا 3الی 4 ساعت فاصله دارد. دریاچه در میان جنگل قرار گرفته و بنا به اعتقادبومیان دارای تقدیس مذهبی است، وسعت آن کمتر از نیم هکتار، ژرفای آن حدود ۵ متر و آب آن شیرین است.از آنجا که این دریاچه دور از استقرار عوامل انسانی به در محدوده حفاظت شده البرز مرکزی قرار گرفته، مامن پرندگان و حیات و حیات وحش است به لحاظ ویژیگی فوق و فضای با شکوه طبیعی دارای چشم اندازهای زیبا و فرحبخش است . در بازدید بازدی که توسط محقق صورت گرفته مشاهده شد که عده‌ای سودجو و فرصت‌طلب جهت به دست آوردن اثار تاریخی بخشی از دیواره طبیعی دریاچه را تخریب کردند. و به همین دلیل نزدیک به ۶۵ درصد سطح دریاچه خشک کرده و به علت به هم خوردن شرایط اکولوژی دریاچه نزدیک به ۱۰ هزار متر مربع از سطح جنگلی شمال دریاچه به علت رانش تخریب گردیده است و باعث خشک شدن تعداد زیادی از چشمه های اطراف این دریاچه شده و صدمات فراوانی به حیات وحش منطقه وارد کرده است.
 از دریاچه داستان و روایت های زیادی نقل می‌شود که سندی مبنی بر صحت این گفتار وجود ندارد ولی نکته مهم این است که در دل جنگل در بالای تپه ای دریاچه ای وجود داشته که نسبت به موقعیت منطقه کاملا متمایز بوده و مردم نتوانستند دلایلی منطقی برای آن پیدا کنند و به همین خاطر داستان هایی رو برای آن ساختند. برای محقق یکی از استان‌های واقعیت پیدا کرده که تنها دلیل رد این داستان را می توان تصادفی بودن حادثه دانست ولی حرف مردم واقعیت پیدا کرده بود، داستان از این قرار است:ریش سفیدان این منطقه معتقدند که اگر شاخه ای از درخت درجه بیاندازندیا بیفتد باران شدید شروع  به باریدن می کند. برای همین هر وقت بارندگی زیاد در منطقه اطراف خضرنبی به وجود می‌آمد در روستای اطراف یکی از ریش سفیدان را که از نظر تقوا و دینداری نسبت به دیگران برتری داشت با سلام و صلوات برای پاک کردن دریاچه روانه می کردند. فرد انتخاب شده با وضو به دریاچه می آمد و به یک قایق چوبی که در کناردریاچه بود سوار شد. و کل سطح دریاچه را از شاخ و برگ پاک می کرد. مردم معتقد بودند که هوا صاف شد. و این  باعث می‌شود که شما در تمام سال سطح دریاچه را صاف و زلال ببینید و اگر دریاچه پاک نمی‌شد تمام اطراف این دریاچه پوشیده از درختان تنومند می‌شد که بعضی از آن ارتفاعشان به ۳۰ تا ۵۰ متر می رسید، سطح دریاچه همیشه از شاخ و برگ پوشانده می شد. این داستان را محقق قبول نداشت  لذا درختی را که در حال افتادن  بود قطع کردیم در حدودساعت ۱۱ صبح ما صاف بود.با قطع کردن درخت فردی که دامدار منطقه بود ناراحت شدو اعلام کرد که هوا از بعدظهر بارانی خواهد شد. اتفاقا از ساعت ۲ بعد از ظهر هوا صاف آن چنان وضعیتی پیدا کرد که قابل وصف نیست تا صبح از شدت باران حدود یکصد نتوانستیم بخوابیم. به دستور فرددامدار از ساعت ۹ صبح به دریاچه رفتیم بعد از یک ساعت تلاش درخت و شاخ و برگ را از دریاچه تمیز کردیم. ساعت حدود سه بعد از ظهر مجددا صاف و آفتابی شد. وقایع بی نظیر واقعه مذکور به کرات اتفاق افتاده، لذا تصادفی یا واقعی بودن آن به قضاوت شما بستگی دارد.